قسمت سی و ششم: صنایع دستی اصفهان

قسمت سی و ششم: صنایع دستی اصفهان

صنايع دستی اصفهان در طول قرن های متمادی به عنوان نماينده هنر اصيل قوم ايرانی در جهان معرفی شده است. از اين رو اگر اصفهان را مهد صنايع دستی ايران بناميم سخنی به گزاف نگفته ايم. چرا كه ويژگي هاي فكري و رواني صنعتگر اصفهاني مانند ذوق، هنر، پشتكار و قناعت موجب شده است تا فرآورده هاي دست ساز اصفهان نه تنها در كشورمان خريداران فراوان داشته باشد بلكه مسافران و گردشگران و علاقمندان خارجي نيز طالب دست ساخته هاي اصفهان با ويژگي هاي خاص آن باشند. بازار صنايع دستی در عهد شاهان صفوی رونق فراوان داشت. در دوران قاجاريه، بازار صنايع دستی اصفهان از رونق افتاد. ولی بعد از انقلاب مشروطه باز توسعه يافت. به طور کلی طرح و نقش عموم صنايع دستی اصفهان اعم از فرش و قلمکار و ظروف قلم زنی و کاشی، دوختنی های روی پارچه تحت تاثير طرحهای تزئينی دوران صفويه قراردارد و طراحان اصفهان، به نسبت قدرت درک و مهارت خود از آثار قديمی اقتباس می کنند و با خلاقيت خود، آنها را زيباتر می سازند. در حال حاضر اهم صنايع دستی اصفهان عبارتنداز:

قالی بافی:

یکی از صنایع دستی اصفهان قالیبافی است. اصفهان در زمان صفويه يکی از مراکز عمده قاليبافی بود. در اين شهر تعداد زيادی کارگاه وجود داشت که در آن قاليهای زر بفت بافته می شد. اصفهان در فتنه افغان آسيب فراوان ديد و تعداد بسياری از هنرمندان و صنعتگران خود را از دست داد ولی پس از چندی توانست رونق اوليه خود را به دست آورد. در زمان قاجاريه قالی بافی اصفهان دوباره احياء شد. در جنگ جهانی اول اصفهان يکی از مراکز عمده تهيه قاليچه بود و پس از آن نيز بحرانهای زياد اقتصادی تاثير در کار قالی بافی نگذاشت چون قاليچه های آن بسيار ارزان تهيه می شد. تعداد رنگهای انتخاب شده در قاليهای اصفهان بسيار محدود است. گره قاليهای اصفهان فارسی بوده و جفتی آن نيز کم نيست. رنگهای طبيعی بسيار کم مصرف می شود و بيشتر در قاليهای خوب از رنگهای شيميايی دندانه ای استفاده می شود. در روستاهای اطراف اصفهان نيز کم و بيش دارهای قالی وجود دارد. روی اين دارها قالی و قاليچه ها طرح شاه عباسی و ساير طرحهای اصفهان بافته می شود. رنگهای بکاررفته در آنها عموماً نباتی بوده و بيشتر از روناس، قارا، اسپرک، گنده يا گندل، پوست گردو، پوست انار و چند گياه ديگر استفاده به عمل می آيد.

قالی بافی

قلمکارسازی:

قلمکارسازی يکی از صنايع دستی پر سابقه ای است که قرنها در اوج شهرت بود و از دوره مغولها در ايران مرسوم شده است. در دوره مذکور به منظور جلب نظر خوانين مغول ايرانيان نيز دست به ابتکاراتی زدند که از جمله ابداع نقاشی روی پارچه يا پارچه های قلمکار بود، سپس اين صنعت در زمان صفويه گسترش بيشتری پيدا کرد. به هر صورت عمر پرشکوه اين صنعت در زمان صفويه بود و در اواسط عصر قاجاريه بتدريج از رونق آن کاسته شد. در زمان سلطنت شاه عباس کبير اين صنعت رونق بسزايی يافت و بيشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچه هاي قلمکار تهيه می شد و اين پارچه ها در اين زمان شهرت فراوان داشته و مورد توجه درباريان بود و از اينرو بيشتر لباس آنان از " قلمکارزر" يا " اکليلی" تهيه می شد. در آن زمان محلهای مخصوصی برای تهيه لباس درباريان در بازار قيصريه اصفهان وجود داشت وپارچه هاي قواره ای قلمکار را که در اصطلاح آن روز "دلگه" ناميده می شد را از آن محلها به دست می آوردند.

قلمکاری

خاتم سازی:

خاتم هنر آراستن سطح اشياء با مثلثهای کوچکی است که طرحهای گوناگون آن همواره به صورت اشکال منظم هندسی بوده است. اين شکلهای هندسی را با قرار دادن مثلثهايی کوچک در کنار هم نقشبندی می کنند. می توان گفت، کار خاتم نقشهای هندسی تشکيل شده از مثلثهای سه پهلو (متساوی الاضلاع) است که از عاج، استخوان، چوب و مفتول برنج ساخته شده و معمولاً به ضخامت 2 ميلی متر در سطح خارجی يا سطح داخلی و خارجی اشياء چوبی چسبانده می شود. آثاری که از قديم مانده نظير درهای کاخها، رحلهای قرآن و صندوقهای مقابر خاتمکاری نشان می دهد که اين هنر در زمان قديم و به ويژه عهد صفويه رواج کامل داشته يکی ازمراکز اصلی آن هم اصفهان بوده است. صنعتگران خاتم ساز برای تهيه خاتم از مواد اوليه متنوعی استفاده می کنند که در کمتر صنعت دستی ديگری اين چنين تنوعی به چشم می آيد. اين مواد عبارتند از: چوب فوفل، چوب گردو، چوب نارنج، چوب عناب، استخوان شتر، مفتول برنجی، لايه برنجی، سريشم گرم، سريشم سرد، فرمالين، فيبر و روغن جلا و تخته سه لايی. غير از آن برای تکميل ساخت از چفت و لولا و غيره نيز استفاده می کنند. در اصفهان قسمتی از مصنوعات خاتم را با نقره و مينا سازی توأم کرده اند. مثلاً جعبه های خاتمی که رويه آن را نقاشی مينياتور می کنند و روی آنرا روغن می زنند.

خاتم سازی

ساخت و قلمزنی فرآورده های نقره ای, مسی و برنجی:

يکی از پر رونق ترين رشته های صنايع دستی اصفهان ساخت و قلمزنی محصولات نقره ای, مسی و برنجی است. مواد اوليه مورد مصرف سازندگان فرآورده های مس و برنج و نقره شامل نقره، مس، برنج و آلياژ مس و برنج است. مقداری از مواد اوليه مذکور از کشورهای ديگر نظير يوگسلاوی بقيه آن در ايران از شرکتهای برق منطقه ای و شرکت ملی نفت ايران و غيره تهيه می شود.

قلمزنی

قلمزنی1

منبت کاری:

واژه منبت به معنای کنده کاری خاص و همراه با خلل و فرج روی چوب است که سابقه ای ديرينه دارد، شايد بتوان آغاز تاريخ منبت کاری را از زمانی دانست که انسان نخستين بار، با ابزاری برنده چوبی را تراشيده است. در حال حاضر هم هنر منبت کاری همچنان رواج دارد و در گوشه و کنار ايران هنرمندان بسياری بدان مشغولند اما متأسفانه رفته رفته استفاده از نقوش اصيل که شامل طرحهای اسليمی و ختايی يا گل و بوته است رو به فراموشی می رود و طرحهای خارجی جای آنها را می گيرد. در نوعی از اين هنر بجای آنکه زمينه چوب را کنده کاری کنند ونقش مورد نظر را برجسته سازند چوبهای مختلف را با رنگهای گوناگون طبيعی آن بريده پهلوی هم قرارمی دهند.اين کار شباهت زيادی به هنر موزائيک دارد.مهمترين ماده ای که روی آن منبت کاری می کنند چوب است. اين چوب بايد محکم و بدون گره باشد. برای اين منظور از چوبهای آبنوس، فوفل، بقم، شمشاد، و عناب و گردو، استفاده می کنند. البته آبنوس و بقم چون هم محکمتر و هم چربتر هستند دوام بيشتری دارند اما در ايران بخاطر فراوانی چوب گردو اکثراً از اين چوب استفاده می شود. منبت کاری چوب در شهرهای گلپايگان و اصفهان رونق و رواج درخور و شايان توجه ای دارد.   

منبتکاری

مليله سازی:

يکی از رشته های صنايع دستی اصفهان که از ارزش هنری زيادی برخوردار است و توليد محصولات آن نياز به ظرافت و دقت فوق العاده دارد مليله سازی است و فرآورده های توليدی صنعتگران اين رشته نمايانگر ذوق سرشار آنان است.

ملیله کاری

نگارگری:

یکی دیگر از صنایع دستی اصفهان نگارگری است. نگارگری در ايران از سابقه ای طولانی برخوردار است. در زمان شاه عباس دوم که اصفهان پايتخت و مرکز هنر ايران شد، نگارگری هم در اين شهر تکامل يافت. معمولاً برای نگارگری از چوب، عاج، فيبر و استخوان استفاده می شود و هر کارگاه رأساً اقدام به توليد می­کند ومعمولاً برای دور قاب عکس و جعبه از خاتم و مينا استفاده می شود. ضمن آن که بايد گفت عده ای از هنرمندان اصفهانی نيز در زمينه طراحی فرش، تذهيب و تشعير هم فعاليت دارند.

نگارگری

ميناکاری:

یکی دیگر از صنایع دستی اصفهان مینا کاری است. مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر مينا کاری در ايران رواج گرفته است. زيرا از روزگاران پيش از عهد صفويه نمونه هايی از ميناکاری در دست نيست وحتی از دوران صفوي هم نمونه های قابل ملاحظه ای برجای نمانده است. لکن در دوران قاجاريه مينا کاری به مقدار کم وجود داشته است و اشيايی مانند سرقليان وکوزه قليان وکوزه و بادگير قليان را ميناکاری می کرده اند.رواج صنعت مينا کاری در اصفهان از دوران پهلوی و حدود سال 1310 ه.ش. است و مخصوصاً اين که اين هنر به وسيله يکی از استادان هنرمند و بنام اصفهان يعنی استاد شکرا... صنيع زاده بسط و توسعه يافت و شاگردانی در اين مکتب تربيت شدند که هر يک کانون ديگری در هنر مينا بوجود آوردند.

میناکاری

کاشی سازی:

کاشی سازی يکی از اصلی ترين صنايع دستی اصفهان است. در اين فرآورده ها ويژگی طرحها و نقشهای قديمی به خوبی حفظ شده است و حتی امروز هم خواستاران بسياری دارد. از ديگر هنر هايی که با استفاده از کاشی در اين استان انجام می گيرد کاشی معرق می باشد که عبارت از بريدن و خرد کردن کاشی و در کنار هم قرار دادن آنهاست. از آنجاکه نقشهايی که روی کاشی ها پياده می شود تا حدی پيچيده است کاشی سازها نمی توانند آنها را به صورت ذهنی ترسيم کنند، از اين رو صنعتگران طرحهای مورد نظر را به طراحان سفارش می دهند. پس از اينکه طرح مورد نظر تهيه شد صنعتگران آنرا روی کاشی پياده می کنند. برای اين منظور طرح مورد نظر را روی کاشی ساده که قبلاً آماده شده قرار می دهند و سپس روی خطوط طرح، سوزن فرو می کنند و به اين ترتيب خطوط نقشه در جای سوزن باقی می ماند که باريختن گرد زغال روی منفذهای ايجاد شده، شکل و طرح مورد نظر برروی کاشی انتقال داده می شود. پس از آن خطوط را بر حسب ذوق و سليقه رنگ آميزی کرده و جهت پخت به داخل کوره می گذارند. از اين به بعد محصول آماده عرضه به بازار خواهد بود.

کاشی سازی

فيروزه کوبی:

فيروز کوبی يکی از معدود رشته های صنايع دستی است که سابقه تاريخی چندانی نداشته و در حال حاضر هم توليد محدودی دارد و همين امر باعث آن گرديده تا فيروزه کوبی آنگونه که بايد شناخته نشده باشد هر چند که زيبايی و گيرايی يک محصول خوب صنايع دستی را با خود دارد. قدمت فيروزه کوبی به حدود 70سال قبل می رسد و در آن زمان صنعتگری بنام«يوسف حکيمان» معروف به محمد رضا در مشهد کار فيروزه کوبی بر روی زينت آلاتی نظير دستبند، گل سينه، گوشواره... را شروع کرد. و حدود 20 سال بعد اين صنعت توسط صنعتگر ديگری بنام«حاج داداش» از مشهد به اصفهان برده شد. در حال حاضر صنعت دستی فيروزه کوبی فقط در اصفهان رايج و صنعتگران شاغل در اين رشته نيز همچون توليد آن محدود است

فیروزه کوبی

وعده ما هر جمعه راس ساعت هفت صبح ضلع جنوبی پل آذر مقابل فرهنگسرای فرشچیان. برای شرکت در برنامه‌های رکابزنی تفریحی انجمن نیازی نیست که یک دوچرخه‌سوار حرفه‌ای باشید، کافیست تا در موعد مقرر با دوچرخه در محل حضور پیدا کنید. منتظر دیدار شما در جمعه این هفته هستیم.

آخرين جمعه هر ماه صرف صبحانه در كنار همركابان