برخی از سخنان انیشتین

برخی از سخنان انیشتین

& به نظر من همواره پرستش موجود بشری کاری غیرعادلانه بوده است .

& سه قدرت عظیم بر جهان حکوکت می کنند : حماقت٬ ترس٬ حرص

& مردان بزرگ بشریت همواره بی پول بوده اند . آیا هیچ کس می تواند موسی یا عیسی مسیح یا گاندی را همراه با کیسه ی پول کارنگی به تصور در آورد ؟

& من با جنگ مخالفم ٫اما هنگامی که شرافت و حقوق آدمی دستخوش تجاوز باشد از جنگ گریزی  نیست 

صحبت های دوستانه و عارفانه

تو همانی که می اندیشی

<< ذهن ؛ قدرت برتری است که شکل می بخشد و می سازد ، وذهن آدمی است ؛و  همواره  ابزار اندیشه به دست ، آنچه را اراده می کند شکل می بخشد ، و هزاران شادمانی به بار می آورد ، و هزاران اندوه . در خفا می اندیشد، و عیان می گردد: پیرامونش عینک اوست .>>     

این سخن که << هر کس آنچنان است که در دل خود فکر می کند >> نه تنها همه ی هستی آدمی رادر بر می گیرد ؛ بلکه چنان جامع است  که بیرون می رود و بر همه ی اوضاع و شرایط زندگیش دست می نهد.به راستی که آدمی همان است که می اندیشد و منش او حاصل جمع تمامی اندیشه های اوست .

همان گونه که گیاهی جوانه می زند , نمی تواند بی بذر باشد, هر عملی که از آدمی سر می زند , از بذر های اندیشه نشاَت می گیرد و بدون آن بذر ها نمی تواندپدیدار شود. این به طرزی یکسان , آن اعمال به اصطلاح << خو دانگیخته >>و << بی تامل >>و همچنین اعمالی که سنجیده به اجرا در می ایند , را در بر می گیرد .

کنش : شکوفه اندیشه است و شادمانی و رنج : میوه  هایش .

از این رو آدمی ثمره ی تلخ و شیرین کشت خود را می درود.

<< اندیشه ی ذهن ؛ ما را آفریده است . آنچه هستیم , با اندیشه پرداخته و بنا شده است . اگر ذهن آدمی از اندیشه های پلید اکنده باشد , به درد گرفتارمی اید , همان گونه که چرخ از پس گاو نر.....

 اگر ادمی تاب آورد در پاکی اندیشه ...........

بی شبهه شادمانی , همچون سایه اش به دنبالش می اید .

آدمی زاییده قانون است , نه مخلوق تصادف . و علت و معلول , همان سان در حیطه ی نهان اندیشه , مطلق و انحراف نا پذیر است , که در جهان محسوس و اشیاُ .

منشی نجیب و خداگونه , لطف و تصادف نیست . ثمره طبیعی تلاش مدام برای درست اندیشیدن است : حاصل همنشینی طویل و ارج نهاده با اندیشه های خدا گونه .

منشی نانجیب و جانور خو ؛ نیز به همین ترتیب , حاصل د ر سر پروراندن اندیشه های حقیرانه است.

آدمی توسط خودش آباد یا ویران می شود . در زراد خانه ی اندیشه , خود را نابود می کند . همچنین ابزار بنای قصر های بهشتین شادمانی و نیرو و آرامش را برای خویشتن می سازد .با انتخاب درست و کاربرد راستین اندیشه , آدمی به کمال الهی  صعود می کند . با سوِ استفاده و کاربرد نا درست اندیشه , به پایین تراز سطح جانور سقوط می کند .میان این دو نهایت , درجات منش بیشمارند و آدمی سازنده و ارباب انهاست .

از میان همه حقیقتهای زیبای مربوط به جان که به این عصر باز گشته اند و در پرتو آگاهی  استاد اندیشه است , سازنده منش , و آ فریننده و شکل دهنده و ضعیت و محیط و تقدیر .

ادمی به عنوان موجودی صاحب اقتدار و خرد و عشق و ارباب اندیشه هایش , کلید هر وضعیتی را به دست دارد , و عامل تحول و تجدید  حیات که با آن می تواند هر انچه را که اراده می کند از وجودش بسازد ,درون اوست .

ادمی – حتی در سست ترین و بی چاره ترین حالتش – همواره  ارباب است . اگر چه به علت ضعف و انحطاط و حقارتش  , اربابی ابله که <<< خانه اش >>> را به درستی اداره نمی کند . وقتی اندیشیدن به وضعیتش را اغاز می کند و مشتاقانه قانونی را می جوید که وجودش بر آن بنا شده است , آنگاه اربابی خردمند می شود و نیرو هایش راهوشمندانه هدایت می کند و اندیشه هایش را به سوی موضوعات سودمند پیش می راند . ارباب آگاه

این چنین است و آدمی تنها با اکتشاف قوانین اندیشه در درون خودش می تواند چنین شود و در یابد که اکتشاف یکسر مساله کاربردو خود آزمایی و تجربه است .

تنها با  جستجو و کاوش بسیار می توان به طلا و الماس رسید , و آدمی می تواند همه حقایق  مربوط به وجودش را در یابد ,اگر عمیقا در معدن جانش بکاود , و بداند که خود سازنده ی منش خویش , شکل دهنده به زندگی خویش ؛و معمار تقدیر خویش است .

اگرمراقبانه نظاره کند , و اثر آنها را بر خودش و دیگران و زندگیش و اوضاع و شرایطش دنبال کند , با ممارست صبورانه – حتی در مورد جزیی ترین رویداد روزانه – ارتباط علت و معلول را دریابد , و از ان به عنوان وسیله ای برای شناخت خویشتن – که شعور و خرد و اقتدار است – سود جوید , می تواند به طرزی خطا ناپذیر این رابه اثبات برساند .

در این مسیر نیز مانند هر مسیر دیگر , قانون مطلق است : بطلبید که خواهید یافت .بکوبید که برای شما باز کرده خواهد شد .زیرا تنها با صبر و ممارست و ابرام بی وقفه , آدمی می تواند به معبد معرفت گام نهد .

بر گرفته شده از کتاب تو همانی که می اندیشی  جیمز الن  و ترجمه گیتی خوشدل  

وعده ما هر جمعه راس ساعت هفت صبح ضلع جنوبی پل آذر مقابل فرهنگسرای فرشچیان. برای شرکت در برنامه‌های رکابزنی تفریحی انجمن نیازی نیست که یک دوچرخه‌سوار حرفه‌ای باشید، کافیست تا در موعد مقرر با دوچرخه در محل حضور پیدا کنید. منتظر دیدار شما در جمعه این هفته هستیم.

آخرين جمعه هر ماه صرف صبحانه در كنار همركابان